هرروز صبح که توی این دیار غربت می دوم تا این کیلوهای اضافی هوس برگشتن به سرشان نزند .... این آهنگ وقتی نباشی افشین یداللهی را گوش می دهم و حالی می کنم در این هوای سرد .......حالم خوب است ......... دیگر بهش فکر نمی کنم ... بیشتر نگران اطرافیانمم تا خودم ... آنهایی که پاسوز وطن شدند و دل نگرانم برایشان در این دنیای پر خطر ........ برای آن صدای همیشه غم دار و نگران ... برای آن نگاه پشت پنجره.... برای هزار چشم پر امید که می جویند شاید مرا در آن شهر مریض ......... بخاطر همین است که حالی می کنم با این ترانه ..........
کوچه وقتی که نباشی
رگ خشکیده شهر
ماه تو گوش خونه گفته
دیگه با پنجره قهر
سقف دلبستگی بی تو
واسه من سایه نداره
دلم از روزی که رفتی
دیگه همسایه نداره
سام ایندفعه کجای دنیا رفتی؟؟؟
سلام
وب قشنگی داری
به منم سر بزن
نوشته هات رو دنبال می کنم ... جالبن ... موفق باشی ...
چی بگم که خیلی تنهام
می دونی یاری ندارم
می دونی که غیر غصه دیگه دلداری ندارم
گله و گلایه ای نیست
بی وفایی رسم عشقه
عاشقا تنها می مونن
تنهایی مرام عشقه
دلم برات تنگ شده زیاد... تو این روزای بی کسی ...
از جلو فانوس رد شدم ...و به یادت گریستم
امیدوارم هر جا که باشی خوب و سلامت باشی ...
gooooooooooooooooooooooooooood