بعد از چند ماه دوباره بهانه نو شدن ... روخوانی از صفحه ایی است مطلق و بی تغییر... که به مهر ثبت احوال ناحیه یک رنگی شده است و به روزی به اندازه زندگی کردن...به تاریخی داغ و نفس گیر .....بیست و یکم مرداد ماه ....باری در این روزهای تب دار که پر شده از سبزی و امیدواری.... منهم سالروزم را در ته ذهن خاک گرفته و پر مشغله ام جشن می گیرم .... تا با روشنی این شمعها تمام لحظه های خوب زندگی را برای خودم ... و تمام کسانی که دوستشان دارم آرزو کنم... بازهم کیکی و شمعی .... در این تابستان بی تکرار .... در این داغی مطلق ....در این حس و حال نا یاب....
حال من خوب است ..... اما تو باور نکن ....!