سلامی به اولین باران پائیزی ....سلامی به خیسی نوبرانه اش ....... حتی در این غربت جان است ....... با عشق ..........سلامی از ته ماندن و انتظار کشیدن ........ در این جمعه بی انتها .......با واژه های تر و تازه .... به امید تعطیلات نایاب آخر هفته ......با سیگاری خاموش و قظره اشکی لغزان بر این گونه های سرمازده ......با چترهای بسته و دستان حسرت دیده .....تنها ... بدون یار ...در این کوچه های تاریک .....و مزه مزه کردن حضور بی کسی..........!
وبلاگت بسیارجالب ومفید بود شما هم به ما سربزنید اگر برایتان ممکن میباشد وبلاگهای من را در لینکستان خود قرار دهید تا زیر سایه شما نسیمی به ما بوزد و بازدیدکنندگان شما گوشه چشمی به وبلاگ ما داشته باشند پیروز باشید به امید روزی که وبلاگهای من باعث شادی و امید شما دوست عزیز شود=>
http://www.dvp.mihanblog.com
گنج7دریا
http://www.mamno-13.blogsky.com
ورود 13- ممنوع/شرکت درجایزه800دلاری
جواب این سوالم تو بده. با اینکه جمعه ها توی غربت تعطیل نیست ، عصرش هنوز بوی غم میده؟ مگه نباید شبیه عصر پنجشنبه های خودمون باشه؟؟
راستی خیالت کاملا راحت باشه. (همینجوری خواستم بهت دلگرمی بدم)
ممنونم از انتظار و اعتراض
اینو یادم رفت بگم.
چقدر سخته دیگه کسی نیست بهت گیر بده که سیگار نکشیا
......
برای اینکه بر خورد سنگین باهات نکنم .. فقط سکوت می کنم...