از صبح دویدم و نرسیدم ..... تمام تلاش خودم را گذاشته ام روی اینه زبان .. زبان نفهمشان را یاد بگیرم ... سخت است ... اما وقتی من بخواهم می شود ......این را برای هرکسی که تردید روی من دارد می نویسم .... اگر من بخواهم هر کار سختی راحت می شود ... این خواستن است که آسان می کند کار را .... پس نگران هیچ نیستم ..... سختی را به جان می خرم ... می جنگم ... می گریم ... میمیرم .... تا زنده بمانم .... یاری ام کنید تا راحت بتوانم بمیرم در راه زنده بودن .....
هر روز اشک ما رو در بیار ها ...
نمی دونستم که نباید اینجا باشم ... یعنی بهش فکر نکرده بودم ... من از خوندن نوشته هات ازار نمی بینم ولی دیگه نمیام .اینجوری شاید راحتتر باشی
خدا حافظ
سلام دوست من
وبلاگ جالبی دارید و خیلی زیبا می نویسید
موفق باشی