کاغذ خط خطی

درباره سینما ...ورزش...اجتماع....و هزار حرف خاکستری

کاغذ خط خطی

درباره سینما ...ورزش...اجتماع....و هزار حرف خاکستری

بازهم زمزمه های غربت نشینی

 

سلامی دوباره به آفتاب ......مزه مزه اش می کنم .....بوی کهنگی می دهد .......دستانم خط می خورد ......قطره ایی می چکد .....کاغذ قرمز می شود ......اشکم را فرو می دهم .....گونه هایم هوای باران دارند ...... چقدر عقب افتادم ..... چقدر نخواندم .......چقدر ننوشتم..... عاشق نشدم ..... دویدم و دویدم .........به هیچ جا نرسیده ام .........! آینه در برابرم است ..... می ترسم ...........خیره به چشمانم ...... می ترسم ........ دستانم را می گیرد ........می ترسم.............!!

آری می ترسم...................! همین

نظرات 1 + ارسال نظر
وحید یکشنبه 29 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 09:35 ب.ظ http://marpich.blogsky.com/

و برای زندگی کردن فقط و فقط باید زندگی کرد........؟؟؟؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد