کاغذ خط خطی

درباره سینما ...ورزش...اجتماع....و هزار حرف خاکستری

کاغذ خط خطی

درباره سینما ...ورزش...اجتماع....و هزار حرف خاکستری

به یاد آن پنجره همیشه روشن .....!

رفیق همیشه تصویر خاموش پنجره ام را در وطن نشانم داد .... حالی شد دلم ..... شاید بغضی کردم و دم نزدم .... اجازه اعتراض کردن ندارم ..... این اجازه را بهم نمی دهند و نمی دهم .... قصه ها در دل این پنجره است... عاشقیتها دارد بر در و دیوارش ... شیطنتها کرده ... سیگارها کشیده ....بوسه ها را در دل خود  چیده آن پنجره ....با رفیق همیشه از همین پنجره رفقات کردیم ..... این پنجره مقدس است و همیشه روشن ..... مثل نگاه  منتظر پدرم در کنار این پنجره .........!

نظرات 5 + ارسال نظر
اشکان دوشنبه 30 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 08:33 ب.ظ

چشمم به آن چارچوب خاطره بود
دلم سخت تنگ
دلبستگیم آن نور سبز رنگی بود که خودت می دانی
تا صبح روشن بود پشتم بود
زندگیم بود پدرم بود

الناز دوشنبه 30 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 08:55 ب.ظ

همیشه آن پنجره بود دلگرمی ما ...
دلگرم بودیم به حضورش ... حضور همیشگیش ... در غم و شادی ...
و حالا ... چشم دوختیم به آن پنجره ی تاریک ... پنجره بدون رفیق ... بدون دوست ...
و تنهاییم....

الناز پنج‌شنبه 3 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 05:14 ب.ظ

الناز پنج‌شنبه 3 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 05:18 ب.ظ

امروز ۵شنبه است ... از ۲شنبه تا حالا کدوم گوری هستی که هیچی ننوشتی !!!!
ههههههههههههههههههههههههه.... (هیول عصبانی)

تیم نقد و بررسی وبلاگها پنج‌شنبه 3 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 07:41 ب.ظ http://naghdeweblog.blogsky.com/

لینک ما کو؟

بروز شد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد