کاغذ خط خطی

درباره سینما ...ورزش...اجتماع....و هزار حرف خاکستری

کاغذ خط خطی

درباره سینما ...ورزش...اجتماع....و هزار حرف خاکستری

او.....

  

(( به یاد تمام گلهای نرگسی که برای این انتظار پر پرشان کردم ))

امروز را در تمام لحظه های دیده ام در این دنیا بر پیشانی تاریخی زندگی  ثبت می کنم...... 

امروز کسی که تا آخر عمرم فکر دیدار دوباره اش را نداشتم برایم پیغام گذاشت.... 

امروز تمام خیابانهای این شهر را دوان دوان زیر پاهایم گذاشتم تا دوباره چشمانش را در آغوش بگیرم. 

امروز تمام دوری این چند ساله را در ته نگاهش خواندم....

امروز من با عطر حضورش افطار کردم ... تمام بودنش را مزه مزه کردم...... 

امروز من گفتم : اشتباه کردم و پشیمان شدم از هرچه کار نکرده و کرده بود...... 

امروز من دوباره عاشق شدم..... 

امروز.... من فقط یک آرزو در این دنیا دارم....... 

او که خود می داند تنها عروسک عشق این خطوط است .....مرا ببخشد... 

امروز.....من بعد از دیدارش تا خانه گریستم........... 

امروز........امروز....... امروز.......

نظرات 9 + ارسال نظر
طناز یکشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 10:34 ب.ظ

چه حس خوبی... خوشحالم که خوشحالی... :)

شادی یکشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 11:51 ب.ظ

امروز..امروز..امروز..
چقدر خوب است که امروزت غرق ِ شادی ست..
چقدر خوب است امروزت را ثبت کردی در تقویم روزهایت..
چقدر خوب است که اینجا عطر ِ تازگی گرفت..
چقدر این خوب بودن هایت خوش مزه ست..

آیدا دوشنبه 16 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 03:28 ب.ظ http://ayneh68.blogsky.com

سلامم ..
با ناامیدیه تمام وبلاگتو باز کردم ..گفتم برای اخرین بار اگر باز هم نیامده باشد من هم دیگر نمی آیم ... از ته دل خوشحال شدم که آمدی و دوباره نوشتی ... خوشحالم برای خوشحالیت :) برای تو و عروسک عشقت :)

سوده سه‌شنبه 17 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 01:52 ق.ظ

خیلی خوشحالم که عروسک عشقت رو دوباره دیدی
خیلی خوشحالم که دوباره انرژی مثبت داری
خیلی خوشحالم که خوشحالی
خیلی خوشحالم که دوباره عاشق شدی
خیلی خوشحالم که دیدار تازه باعث نوشتن دوباره شد
خیلی خوشحالم که نوشته هات رنگ و بوی عشق و امید به خودش گرفت
خیلی خوشحالم...

شادی دوشنبه 30 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 01:18 ب.ظ http://www.royayekaqazi.blogfa.com

خــــدافــ ـــظ رفیق..
2 سال دوری سخت ِ..
هر رفتنی رسیدن نیست..
اما خُب برای رسیدن،راهی جز رفتن نیست..
من رفتم رفیق..
گفتم بی معرفتی ِ اگه بدون خدافــ ــظی بخوام برم..
اومدم بگم:"خـــدافـــ ــــظ.."

نهال چهارشنبه 8 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 06:25 ب.ظ http://fazmetr.blogsky.com

یادمه سام اون اولا اینجا رو فقط برای اون مینوشتی !
فقط به عشق اون ...یادش به خیر !خیلی گذشته ...
از النازت چه خبرا ؟اوضا خوبه ؟

بابایی یکشنبه 19 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 02:47 ب.ظ http://9maho9roz.blogsky.com/

سلام... خوبی... یه چیزی که من خیلی خوشم میاد از وبلاگت این عکسهایی هست که میذاری... خیلی طبیعی و باحاله... انشالا که همیشه سلامت و شاد باشی...

احسان شنبه 2 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 09:07 ق.ظ http://pc-home.mihanblog.com

چرا چند وقتیه نیستی؟ کجایی؟ دلم واسه آنونسای تکراری برنامت تنگ شده!
خدای اطلسی ها با تو باشد/ پناه بی کسی ها با تو باشد
تمام لحظه های خوب یک عمر /به جز دلواپسی ها با تو باشد

سیب جمعه 29 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 12:21 ب.ظ http://sibeshekaste.blogfa.com

دردناک است

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد